آیین زرتشت (قسمت دوم)
زرتشت
پندار نیک گفتار نیک کردار نیک

اساس دین زرتشت

پندار نیک، گفتار نیک، کردار نیک از خصایص آئین زرتشتی است. در سراسر گات‌ها این سه کلمه بارها تکرار شده‌است. در هات ۵۱ گات‌ها بند ۲۱ آمده‌است

از پرتو پارسائی به مقام تقدس رسند چنین کسی از پندار و گفتار و کردار نیک و ایمان خویش به راستی ملحق گردد. اهورامزدا به خدا و فروهر (مظهر اندیشه نیک و خرد و دانایی خداوند) به چنین کسی کشور جاودانی ارزانی دارد. مرا نیز چنین پاداش نیکی آرزوست.[۶۱]

همچنین انسان باید در فتح راستی و شکست دروغ بکوشد.[۶۲] در هات ۳۰ گات‌ها بند ۸ آمده‌است

کشور جاودانی (بهشت) از آن کسی است خواهد بود که در زندگانی خویش با دروغ بجنگد و آن را در بند نموده، به دست راستی بسپرد.[۶۳]

آیین پرستش و مراسم دینی

در گات‌ها به هیچ روی از آیین‌های دین و مراسم پرستش و آداب قربانی و اعیاد گفت‌و‌گو نیست. زرتشت اعمال قربانی و باده‌نوشی‌های دینی و بکار بردن هوم را با سختی و قاطعیت مردود دانسته‌است.[۶۴]پلوتارک مورخ یونانی نوشته است زرتشت ایرانیان را در عبادت اهورامزدا فقط به فدیه معنوی که نیایش و سپاسگزاری باشد موعظه نمود.[۶۵]

عنوان کاهنان و پیشوایان مذهبی پیش از زرتشت کرپان بود که مراسم و نیرنگ‌ها و مناسک دینی را که بسیار پیچیده بود، برای مردم انجام می‌دادند و علاوه بر دستمزدهای کلان، قدرت فوق‌العاده‌ای داشتند.[۶۶]هوم نوشابهٔ سکرآوری بود که در این نیایش‌های مذهبی می‌نوشیدند، مرگ‌زدائی صفت آن بود و پیداست که هوم را نیز بسان ایزدان و فرشتگان به یاری می‌خواندند.[۶۷]

در هات ۳۲ گات‌ها بند ۱۲ و ۱۴ آمده‌است

نفرین تو باد ای مزدا به کسانی که با فریاد شادمانی گاو قربانی می‌کنند.[۶۸]

همچنین در منع مسکرات در مراسم مذهبی در هات ۴۸ گات‌ها بند ۱۰ آمده‌است

کی ای مزدا شُرَفا به رسالت نیک پی خواهند برد؟ کی این مشروب سکرآوردنده و کثیف را خواهی برانداخت؟ از آن چیزی که کرپانهای زشت کردار و شهریاران بدرفتار، به عمد ممالک را می‌فریبند.[۶۹]

سنجش اعمال در روز رستاخیز

مزدا پس از سر آمدن زندگانی در روز واپسین در کشور جاودانی خود، آنچه نیک و نیک‌تر است به آن کسی بخشد که خوشنودی او را بجای آورد، همچنین زشتکردار را که از او نافرمانبرداری نمود، به سزا رساند.[۷۰]

همچنین در در هات ۴۶ گات‌ها بند ۱۰ و ۱۱، هات ۵۰ بند ۴ و هات ۵۱ بند ۱۳، از پل چینود ذکر رفته‌است.

این چنین این نفس دروغ‌پرست، پاداش یقینی هدایت‌شدگان راه راست را، از خود دور نمود. روانش در سر پل چنوات هنگام حساب واپسین در بیم و هراس خواهد بود، برای آنکه از کردار و گفتار خویش از راه راست دور افتاد.[۷۱]

کرپان‌ها و کوی‌ها (کاهنان مذهبی و رهبران سیاسی مخالف زرتشت) به واسطهٔ تسلط خویش، مردم را به سوی اعمال زشت دلالت کنند تا آنکه حیات جاودانی آخرت آنان را تباه نمایند. روان و وجدان آنان وقتی که به نزدیک پل چنوات رسد، در بیم و هراس خواهد افتاد. آنان جاودیدان در خانهٔ دروغ (دوزخ) بمانند.[۷۲]

ازدواج

در گات‌ها، هات ۵۳، پند زرتشت به دخترش پوروچیستا هنگام ازدواج با جاماسپ وزیر دوران کی گشتاسپ چنین آمده‌است.[۷۳]

اینک تو ای پوروچیستا، جوان‌ترین دختر زرتشت، من از روی پاکی و راستی و نیک منشی، جاماسپ را که از راست‌کرداران و پشتیبانان آیین راستی است، جهت تو برگزیده‌ام. پس اکنون برو و در این باب بیندیش و خردت را راهنما قرار داده و پس از موافقت به اجرای مراسم مقدس ازدواج پرداز.[۷۴]

چگونگی ازدواج به موجب عقاید نخستین و صدر آیین زرتشتی، با آن چه بعدها به زرتشت نسبت دادند، سازگاری و هماهنگی ندارد. در زمان ساسانیان اصرار می‌شد که ازدواج میان خویشاوندان، از ضروریات دین و از تعالیم زرتشت است، برخلاف این نظر نه خود زرتشت و نه فرزندان و پیروانش به چنین اصلی عمل نکردند. بعید و بلکه محال است که زرتشت دربارهٔ ازدواج با خویشان و اقوام دستور دهد و در همان حال خود و پیروانش برخلاف آن عمل کنند. چنانکه از گفتهٔ هرودوت بر می‌آید قبل از فتح مصر توسط کمبوجیه چنین قانونی که نکاح با خواهر را تجویز کرده‌باشد، در ایران وجود نداشته‌است.[۷۵]هرودوت دربارهٔ ازدواج کمبوجیه و خواهرش می‌نویسد:

با آنکه در هیچ دوره و زمانی در پارس سابقه نداشت، برادر با خواهر وصلت کند، باوجود این کمبوجیه به این خیال افتاد که برخلاف شرع و آئین قومی خویش، با خواهر خود ازدواج کند. پس قضات شاهی را احضار کرد و پرسید «آیا در پارس قانونی هست که اگر وی بخواهد ازدواج بین خواهر و برادر را مجاز سازد؟» داوران شاهی هر چند نتوانسته بودند، قانونی پیدا کنند که چنین امری را تجویز کند ولی قانونی یافتند که به پادشاه ایران اختیار می‌داد، به آنچه دلخواه اوست، رفتار کند. بدین ترتیب قضات در اثر بیمی که از قهر کمبوجیه داشتند قاعده‌ای تازه فراهم ساخته، جان خود را از خطر رهانیدند.[۷۶]

ازدواج میان محارم در برخی خاندان‌های سلطنتی باستانی، برای نگهداری خون و مالکیت رایج بوده‌است و عیلامیان و مصریان و تایلندی‌ها و غیره، این رسم را داشته‌اند اما از گفتهٔ هرودوت چنین بر می‌آید که تا زمان کمبوجیه این رسم نزد پارسیان غریب و ناخوشایند بوده‌است.[۷۷] اظهار صریح هرودوت مبنی بر نظرخواهی کمبوجیه از قضات خود قرینهٔ دیگری است مبنی بر اینکه این ازدواج امری مغایر با سنت‌ها بوده‌است زیرا در غیر اینصورت کسب نظر مشورتی با قضات ضرورتی نداشت.[۷۸] شکی نیست که ایرانی‌ها پس از پیروزی بر مصر ارتباط تامی به این ملت داشته‌اند. احتمالاً از آن زمان در پیروی از مصری‌ها بعضی از اعضای خاندان سلطنتی چنین عملی را مرتکب شده و پس از آن موبدان را تحریک و تحریض نموده که فتوا برای مشروعیت بخشیدن به آن صادر نمایند.[۷۹]

زرتشت از دیدگاه اسلام

 از آنجا که اسلام، صریحاً ایمان به پیامبران گذشته را هم‌ردیف به پیامبر اسلام اعلام کرده‌است[۸۰]، زرتشت هم یک پیامبر الهی شناخته شده‌است. چنان که در قرآنسورهٔ حج آیهٔ ۱۷، زرتشتیان را مجوس نامیده‌است و در ردیف پیروان ادیان آسمانی آورده‌است.[۸۱]

« البته بین اهل ایمان و یهود و صابئان و نصاری و مجوس، و آنانکه به خدا شرک آوردند محققاً روز قیامت میان آنها خدا جدائی افکند که او بر احوال همهٔ موجودات عالم (بصیر) و گواه است.[۸۲]  »

در قرآن کلمهٔ مجوس به عنوان یک دین ذکر شده‌است و چون از مشرکان جدا شده‌است، بسیاری این برداشت را کرده‌اند که در اصل دینی یکتاپرستانه بوده‌است.[۸۳] همچنین در برخی احادیثاسلامی از زرتشت به عنوان پیامبر مجوس نام برده شده‌است.[۸۴] بنابر این، از دیدگاه اسلام، زرتشت پیامبری از جانب خداوند است که دارای کتاب آسمانی بوده‌است.[۸۱] زرتشت نیز خود را پیامبر دانسته‌است، آنجا که می‌گوید: «اهورامزدا، مرا برای راهنمایی در این جهان برانگیخت، و من از برای رسالت خویش، از منش پاک تعلیم یافتم.»[۸۵] مسلمانان باور دارند که آموزه‌های اصیل زرتشت به مرور زمان دستخوش تحریف شد و توحید زرتشت به شرک تبدیل گشت، دستورات آن از خرافات و اباطیل پر شد و در مسیر سود طبقات حاکم جامعه قرار گرفت.[۸۱

 

 

دوگانگی خرد انسان

در گات‌ها از منازعات اهورامزدا و اهریمن و جنگ و ستیز دائمی مابین این دو که مایهٔ آنهمه بحث و مجادله گردید هیچ سخنی نرفته‌است. زرتشت اهورامزدا را سرچشمهٔ آفرینش می‌داند و در مقابل او، آفریدگار و یا فاعل شری وجود ندارد. انگره مینو و یا خرد خبیث که بعدها به مرور ایام تبدیل به اهریمن گردید و زشتی‌های جهان از قبلِ اوست در مقابل اهورامزدا نیست بلکه در مقابل سپنت مینو یا خرد مقدس است.[۵۳] در گات‌ها هات ۳۰ قطعهٔ سوم آمده‌است.

آن دو گوهر همزادی که در آغاز در عالم تصور ظهور نمودند یکی از آنان نیکی است در اندیشه و گفتار و کردار و دیگری بدی (در اندیشه و گفتار و کردار) از میان این دو مرد دانا باید نیک را برگزیند نه زشت را.[۵۴]

همچنین در گات‌ها هات ۴۵ قطعهٔ دوم آمده‌است.

من می‌خواهم سخن بدارم از آن دو گوهری که در آغاز زندگانی وجود داشتند، از آن چه آن (گوهر) خرد مقدس سپنت مینو، به آن (گوهر) خرد خبیث انگره مینو گفت، اندیشه، آموزش، خرد، آرزو، گفتار، کردار، زندگانی و روان ما با هم، یگانه و یکسان نیست.[۵۵]

زرتشت مسئلهٔ نیکی و بدی را از دیدگاه فلسفی بدین صورت بیان می‌کند که خلقت جهان توسط خداوند انجام می‌یابد اما دو مینوی یا دو اصل وجود دارند که از خواص ذهن آدمی هستند. او می‌گوید این دو بنیاد زادهٔ اندیشهٔ آدمی هستند و هریک بر اندیشه و گفتار و کردار انسان اثرگذار هستند.[۵۶] این دو گوهر در سرشت آدمی وجود دارند و قضاوت دربارهٔ خوب و بد از این دو گوهر غیرمادی سرچشمه می‌گیرد. این ثنویت و دوگانگی در اخلاق و منش آدمی در مذاهب و مکتب‌های فلسفی دیگر نیز وجود دارند، مانند نفس اعلی و نفس اماره، نفس انسانی و نفس بهیمی و همچنین نام‌های دیگر.[۵۷]

اختیار انسان

در مقابل این دو قوه تکلیف انسان در دنیا چیست؟ زرتشت در گات‌ها در هات ۳۰ گوید «مرد دانا باید خود برابر گزیند.»[۵۸] آدمی به موجب سرودهای زرتشت آزاد است و اختیار گزینش دارد. زرتشت در در گات‌ها در هات ۳۰ قطعه ۲ می‌گوید

به سخنان مهین گوش فرا دهید. با اندیشهٔ روشن به آن بنگرید میان این دو آئین (دروغ و راستی) خود تمیز دهید. پیش از آنکه روز واپسین فرا رسد، هر کسی به شخصه دین خود اختیار کند. بشود که در سرانجام کامروا گردیم.[۵۹]

ارج‌گذاری زندگی در این جهان

زرتشت به زندگانی دنیوی بی‌اعتنا نیست و درویشی در آن راهی ندارد. زرتشت رسالت خود را فقط مذهبی و معنوی نمی‌داند و در ترقی امور اقتصادی و بهبود زندگانی مادی نیز کوشاست. بخصوص زرتشت به آباد کردن زمین و کشاورزی اهمیت زیادی داده‌است. زرتشت در سخنان خویش خطاب به کشاورزان می‌گوید که کشور خداپرست کی گشتاسپ باید از نیروی آنان برتری به هم‌رساند و سرمشق دیگران گردد. در هات ۳۴ گات‌ها بند ۱۴ آمده‌است

آری ای مزدا از پاداش گران‌بهای تو در همین جهان کسی بهره‌مند شود که در کار و کوشش است


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در تاريخ یک شنبه 8 آبان 1390برچسب:, توسط افشین |